عصر نویسنده

من نه روزم، نه شب، من می‌خواهم عصر باشم تا آدم‌ها در من عصرانه بخورند

عصر نویسنده

من نه روزم، نه شب، من می‌خواهم عصر باشم تا آدم‌ها در من عصرانه بخورند

عصر نویسنده
آخرین نظرات

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آموزش داستان» ثبت شده است

نقد ادبی روانکاوانه، (یا وقتی عقده های روانی نقد می شوند)

گونه ای از نقد ادبی است که در آن روش ها، مفاهیم، نظریه ها و فرم های به کار رفته متأثر از سنت روانکاوی است که توسط پدر روان شناسی مدرن فروید بنا نهاده شد. از همان نخستین روزهای پیدایش روانکاوی، خوانش روانکاوانه نیز در محافل ادبی مغرب زمین رایج شد و اکنون از یکی رویکردها و روش های اصلی نقد ادبی محسوب می شود. در این شیوه از نقد ادبی به متن به مثابه یک رویا می نگرند و منتقد به تاویل آن می پردازد تا به لایه های نهفته آن پی ببرد. به نقد ادبی روانکاوانه ، نقد روانشناختی نیز می گویند.

این شیوه نقد می‌تواند سرنخهای بسیاری را برای فهمیدن و حل مسائل و معماهای یک اثر در اختیارمان قرار دهد و ابزاری دقیق و کامل برای خواندن کلماتی باشد که در اثر نوشته نشده و مدّ نظر نویسنده بوده است.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۷
ز.نجف زاده

داستان های مثنوی به نثر - دفتر سوم


19. شغال در خُمّ رنگ
شغالی به درونِ خم رنگ‌آمیزی رفت و بعد از ساعتی بیرون آمد, رنگش عوض شده بود. وقتی آفتاب به او می‌تابید رنگها می‌درخشید و رنگارنگ می‌شد. سبز و سرخ و آبی و زرد و. .. شغال مغرور شد و گفت من طاووس بهشتی‌ام, پیش شغالان رفت. و مغرورانه ایستاد.

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۴ ، ۲۲:۰۶
ز.نجف زاده

برای جهانی شدن، باید جهانی اندیشید.نوبل ادبیات

در ادامه لیست کامل نوبل های ادبیات از ابتدا تا کنون تقدیم می شود.

امیدواریم به زودی اثری فارسی زبان در این لیست بدرخشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۴ ، ۱۷:۳۶
ز.نجف زاده

پیرنگپیرنگ حوادث را در داستان آن چنان تنظیم و ترکیب می‌کند که در نظر خواننده منطقی و قانع‌کننده باشد. به همین دلیل پیرنگ تنها ترتیب و توالی حوادث نیست بلکه مجموعه‌ای نظام‌یافته از حوادث یا وقایع است.

 پیرنگ، نقشه، طرح یا الگوی حوادث در داستان است. شرح فشرده و منجر وقایعی که برای اشخاص داستان اتفاق می‌افتد. حلقه‌های پیوسته رشته حوادثی است که نویسنده انتخاب می‌کند و به یاری آن خواننده را به جایی که مدنظرش است هدایت می‌کند. پیرنگ چون و چرایی حوادث را در داستان نشان می‌دهد.

 به عبارت دیگر پیرنگ حوادث را در داستان آن چنان تنظیم و ترکیب می‌کند که در نظر خواننده منطقی و قانع‌کننده باشد. به همین دلیل پیرنگ تنها ترتیب و توالی حوادث نیست بلکه مجموعه‌ای نظام‌یافته از حوادث یا وقایع است. در حقیقت پیرنگ نقل حوادث با تکیه بر روابط علت و معلولی است. پیرنگ وابستگی موجود میان حوادث داستان را به طور عقلانی تنظیم می‌کند و ضابطه‌ای است که بر اساس آن نویسنده وقایع را نظم می‌دهد.

 داستان هر چه باشد، حتی اگر نقل ساده ی ماجرایی باشد باید طرح و نقشه ی منظمی داشته باشد تا بر اساس آن به نگارش در‌آید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۴ ، ۰۲:۰۳
ز.نجف زاده

ایدهممکن است با دیدن یک صحنه تصادف ، یک گفتگوی پر حرارت ، غروب آفتاب ، دزدی در حال فرار یا حرکت یک ماشین و یا گاهی باداشتن حسی عجیب نسبت به یک امر ، فکری در ذهن شما شکل گیرد . این فکر که اگر می شد این صحنه یا تجربه را به داستان یا فیلم تبدیل کرد ، عجب فیلم جذابی می شد. هرگز فراموش نکنید  این می تواند  سرچشمه ای برای نوشتن یک ایده باشد.

نویسنده از کجا شروع می کند؟

پیش از آنکه حتی بتوانید خود را آماده نوشتن کنید  باید موضوعی معین ، یعنی یک شخصیت و یک ماجرا داشته باشید. پیدا کردن ایده آنقدر هم که تصور می کنید  مشکل نیست  وتازه اینکه از کجا موضوع را شروع کنید، چندان اهمیتی ندارد.

بعضی ها ترجیح می دهند  با یک شخصیت شروع کنند ، حال آنکه برخی دیگر  از یک حادثه  یا یک مکان آغاز می کنند وعده ای هم با یک مکالمه یا توصیف یک موقعیت خاص.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۴ ، ۱۹:۳۶
ز.نجف زاده

 ۱- با فراغ بال بنویسید. کسی که به بانک بدهکار است و یا توی جیبش شپش قاب می اندازد امروز نویسنده خوبی نخواهد شد. لااقل در دوران حیاتش کسی او را جدی نمیگیرد. پس سعی کنید در دنیای سرمایه داری حداقل خرج خورد و خوراک خود را تامین کنید و بعد نویسنده شود.

۲- اوائل کار با قلم و کاغذ بنویسید. اشکالی ندارد. میدانم خیلیها دوست دارند با استفاده از یک ماشین تحریر -استایل- ژست نویسندگی بگیرید. شاید خودتان بپسندید اما مخ دیگران را سفره میکنید. بهتراست زمانی از ماشین تحریر استفاده کنید که یادگرفتید با چه کلمات. جملات و تکنیکهایی احساسات مورد نظرتان را در داستان پیاده سازی کنید.

۳- پای غریبه ها را تنها زمانی به داستان بازکنید که مخاطب غافلگیر شود نه اینکه احساس کند سرکار گذاشته شده.

۴- به وجود و نقش همه کارکترهای داستان فکر کنید حتی به کسی که تنها یک لیوان اب برای قهرمان میاورد. به این فکر کنید که چرا قهرمان خودش نرفته آب بخورد. چرا آن کارکتر سیاهی لشکر باید برایش یک لیوان آب بیاورد.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۶:۵۰
ز.نجف زاده

یک آبشخورِ نویسنده. به اهمیت مطالعه. شاید هم بیش‌تر…

***

سفر، دستِ کم دو حسن دارد. اول، احتمالِ برخورد با تجاربی جدید و دوم، پاره‌گی چرتِ عادت‌های روزمره. این دو حسنِ تضمین‌شده‌ی هر سفری هستند. فارغ از مبدا و مقصد و کیفیت…

باورم نمی‌شود که داستان‌نویسی اهلِ سفر نباشد. و اهل کافی نیست. من اسمش را دقیق‌تر می‌گویم. باورم نمی‌شود که داستان‌نویسی مرده‌ی سفر نباشد. و تا واعظِ غیرِمتعظ نباشم، بگذار همین حالا یکی-دو تکه از دفتر خاطراتم را به لطفِ کنترل+سی اضافه کنم:

خسته و کوفته رسیده‌ایم تهران. کم از ده روز و چهارهزار و پانصد کیلومتر راننده‌گی… با تصاویری که مطمئنم روزی در مغزم منفجر خواهند شد… تقریباً همه‌ی جاده‌هایی را که در این سفر پیمودیم، پیش‌تر رانده بوده‌ام. به جز تکه‌ی چابهار به جاسک، از بریده‌گی کنارک به بعد که می‌خورد در دلِ کویر و جایی بود که هیچ‌زمانی پایم به آن‌جا نرسیده بود. با این همه در هیچ‌کدام از تکه‌های مسیر، کسالتِ تکرار نداشتم. سفر، یعنی از میان بردنِ روزمره‌گی…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۱۴
ز.نجف زاده