عصر نویسنده

من نه روزم، نه شب، من می‌خواهم عصر باشم تا آدم‌ها در من عصرانه بخورند

عصر نویسنده

من نه روزم، نه شب، من می‌خواهم عصر باشم تا آدم‌ها در من عصرانه بخورند

عصر نویسنده
آخرین نظرات

ساموئل بکتدست آخر
برنده جایزه نوبل ادبی در کتاب دست آخر در قالب نمایشنامه‌ای تک پرده‌ای، ماجرای زندگی یک ارباب ر
ا به همراه خدمتکارانش شرح می‌دهد که گویی تنها بازمانده‌ های جهان هستند و دچار رنجی عجیب شده‌اند. آنطور که مشهور است کتاب در مورد آخر جهان است، اما همۀ نمایشنامه‌ها بکت نوعی دست آخر محسوب می‌شوند. آنها به‌طور مشخص در مورد زوال، پوسیدگی و اضمحلال هستند و نیز در باب فاجعه. در کار بکت فاجعه نه تنها قابل‌ نقل به صورت مستقیم نیست، بلکه اساسا پایان نمی‌یابد، همیشه بیخ‌گوش ماست.

با ما همراه باشید. https://eitaa.com/filmbinim
کتاب نمایشنامه در انتظار گودو و دست آخر

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۲ ، ۲۲:۰۵
ز.نجف زاده

هدف

زندگی

را 

معنا 

میکند

برای خودمان هدف بیافرینیم.زندگی بدون هدف فقط زنده ماندن است. زندگی بدون هدف یک مردن هرروزه است. یک مردگی عادت شده.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۶:۴۳
ز.نجف زاده

نام کتاب: این تو و این ماجرای عشق منماجرای عشق

نویسنده: دکتر انسیه سادات هاشمی

تعداد صفحات: 75

فرمت کتاب: PDF

زبان کتاب: فارسی

این تو و این ماجرای عشق من

عاشقانه‌‌ها و همسرانه‌های رسول مهربانی‌ها و بهترین فرستاده الهی با بینظیرترین همسر هستی، بانو خدیجه کبری سلام الله علیها.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۰۱
ز.نجف زاده

به نام خدا

من شب ها را دوست دارم، صدای قیژ قیژ پنکه سقفی مان را هم. تیک تاک ساعت دیواری مان که خیلی روی مخ هست را هم، اصلا همین نور کوفتالوی موبایلم که چش و چال آدم را به هم میریزد هم دوست دارم.

راستش را بخواهی دوست دارم اینها را بگویم، اما همیشه واقیعت، همچین بفهمی نفهمی یک کمی فرق دارد با آن چه تو می پسندی! 

تا حالا شده، انقدر له باشی که همه استخوانهای بدنت همزمان ضق ضق کنند؟ بعد شب شده باشد و از زور خستگی خوابت نبرد و بعد با خودت بگردی توی نت و یکدفعه ببینی اااااع، یکی از رفقا انلاین است و بخواهی برایش حرف بزنی و کمی دلت را سبک کنی!!!!! بعد سلام که میکنی می ببینی ای دل غافل! طرف خیلی خرابتر از خودت است و کلی بدبختی و کارو بار ریخته سرش و بدجوری به گل گیر کرده و مجبور بشوی با این حال نزارت، نک و نال او را هم بشنوی و تازه کلی هم دلداری اش بدهی و هی بگویی باشد من که نمردم، خودم کمکت میکنم و او کلی ذوق کند و برای تو شکلک قلب و ماچ و تشکر و بوس و کوفت بفرستد که به به، تو چقدر خوبی، تو چقدر بینظیری، تو چقدر جنتلمنی، اصلا تو خود خود فرشته نجاتی! و....

 این جور وقت ها دلت میخواهد زیپ دهان رفیق آنلاینت را بکشی، بعد هم یک نفس عمیق بکشی و بعدهم  بروی دوشاخه دنیا را از برق بکشی و مردان آنجلس وار سیصد، چهارصد سال رااااحت بخوابی. 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۷ ، ۰۰:۳۱
ز.نجف زاده

قلم را، دفترم را دوست دارمحرم امام رضا

واین طبع ترم را دوست دارم

چقدر اینکه برایت، در زیارت

غزل می آورم را دوست دارم

یکی از این سحرها شاعرم کرد

سحرهای حرم را دوست دارم

سحرها در شبستان گوهرشاد

نماز مادرم را دوست دارم

شاعر: زهرا بشری موحد

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۲۷
ز.نجف زاده

نام کتاب: فرهنگ املایی خط فارسیفرهنگ املایی خط فارسی

نویسنده: دکتر علی اشرف صادقی و زهرا زندی مقدم

تعداد صفحات: 659

فرمت کتاب: PDF

زبان کتاب: فارسی

فرهنگ املایی خط فارسی

بهترین مرجع شیوه املای خط فارسی، برای آنان که می‌خواهند خوب بنویسند.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۲۶
ز.نجف زاده

Image result for ‫صحنه و صحنه پردازی در داستان‬‎زمینه ای است که اشخاص داستان نقش خود را در آن بازی می کنند. محل وقوع داستان را ظاهراً فقط به یاری توصیف ساده می توان به خواننده منتقل ساخت اما برای این کار شیوه های دیگری نیز وجود دارند که به یک اندازه مؤثر نیستند. بخش عمده توصیف لازم را می توان به یاری جمله های کوتاهی که با گفتگو یا حوادث درآمیخته باشند به انجام رساند. استفاده از گتفگوی اشخاص داستان، برای انتقال محیط، شیوه مناسب و مؤثری است، اما نویسنده باید جانب احتیاط را از دست ندهد و قیودی بر کار خویش اعمال کند.

برای انتقال محیط داستان سه راه وجود دارد:

وصف مستقیم یا ساده محیط؛

توصیف آمیخته به نقل گفتگو؛

توصیف به یاری گفتگو.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۳۴
ز.نجف زاده