لیست کامل نوبل های ادبیات از ابتدا تا کنون
جمعه, ۲۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۳۶ ب.ظ
برای جهانی شدن، باید جهانی اندیشید.
سال | تصویر | نام | کشور[A] | زبان | برای | نوع | اثر |
---|---|---|---|---|---|---|---|
۱۹۰۱ | ![]() |
سولی پرودوم | ![]() |
زبان فرانسوی | «در به رسمیت شناختن ویژه ترکیب های شاعرانه اش، که گواهی از آرمان گرایی می دهد، هنرمندی کامل و یک ترکیب نادر از کیفیت های قلب و عقل.»[۱۸] | شعر، انشا | دیوان عدالت |
۱۹۰۲ | ![]() |
تئودور مومسن | ![]() |
زبان آلمانی | «به خاطر زندگی عالی استاد نوشته های هنری تاریخی، با منابع خاص کاری که نمی توان از آن گذشت، تاریخ روم»[۱۹] | تاریخ، حقوق | تاریخ روم |
۱۹۰۳ | ![]() |
بیورنستیرن بیورنسون | ![]() |
زبان نروژی | «در تکریم اصالت، بزرگی و تطبیق پذیری اشعار، که همیشه با تازگی الهام و خلوص نادر روحش برجسته شده است.»[۲۰] | شعر، رمان، دراما | نظام جدید |
۱۹۰۴ | ![]() |
فردریک میسترال | ![]() |
زبان اکسیتان | «به خاطر اشعارش و برای انتقل اندیشههایش لهجه جنوب فرانسه را برگزید. تلاشهای او سبب دمیدن جانی تازه در این زبان شد. به سبب ابتکار و نبوغ و اصالت هنری آثارش که انعکاس واقعی طبیعت و زندگی مردم زادگاهش زبان اکسیتان.»[۲۱] | شعر، فیلولوژی | جزایر طلا |
![]() |
خوزه اچهخارای | ![]() |
زبان اسپانیایی | «در به رسمیت شناختن ترکیب های درخشان و متعدد در قالب یک روش منحصر بفرد و جدید، که سنت های عالی نمایشنامه اسپانیایی را احیا کرده است.»[۲۱] | دراما | گالوتی بزرگ، مقدس یا دیوانه | |
۱۹۰۵ | ![]() |
هنریک سینکیهویچ | ![]() |
زبان لهستانی | «به خاطر رمانهایش و خدمت و شایستگی برجستهٔ وی به عنوان یک نویسندهٔ حماسی.»[۲۲] | رمان | هوس های امپراطور |
۱۹۰۶ | ![]() |
جوسوئه کاردوچی | ![]() |
زبان ایتالیایی | «نه تنها به خاطر توجه به فراگیری عمیق و تحقیق منتقدانه، بلکه بالاتر از آن به عنوان تکریم یک انرژی خلاقانه، تازگی سبک، و نیروی شاعرانه که به اشعار شاهکارانه اش شخصیت می بخشد.»[۲۳] | شعر | قصیده های بربرانه |
۱۹۰۷ | ![]() |
رودیارد کیپلینگ | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر داستانها، رمانها و اشعارش و قدرت مشاهده و تخیل پیشرو و اثر به اوج رسیده مفاهیم و هنر توصیف که وجه بارز آفرینشهای این نویسنده برجسته است.»[۲۴] | رمان، داستان کوتاه، شعر | کتاب جنگل |
۱۹۰۸ | ![]() |
رودولف کریستف یوکن | ![]() |
زبان آلمانی | «نه تنها در توجه به یادگیری عمیق و تحقیق های منتقدانه، بلکه بالاتر از همه برای تکریم انرژی خلاقانه، سبک تازه و نیروی شاعرانه ای که به شاهکارهای شاعرانه شخصیت می بخشد.»[۲۵] | فلسفه | بخش حقیقی دین |
۱۹۰۹ | ![]() |
سلما لاگرلوف | ![]() |
زبان سوئدی | «در تقدیر آرمان گرایی، تصویرسازی های زنده و ادراک روحانی که به نوشته هایش شخصیت می بخشد.»[۲۶] | رمان، داستان کوتاه | ارابه مرگ |
۱۹۱۰ | ![]() |
پال هیزه | ![]() |
زبان آلمانی | «به عنوان تکریم هنرمندی تمام و کمال، نفوذ با آرمانگرایی، که در طول زندگی حرفه ای اش به عنوان شاعر، نمایشنامه نویس، رمان نویس و نویسنده مشهور داستان های کوتاه نشان می دهد.»[۲۷] | شعر، دراما، رمان، داستان کوتاه | تصویر یک مادر |
۱۹۱۱ | ![]() |
موریس مترلینک | ![]() |
زبان فرانسوی | «به تقدیر فعالیت های چندگانه در ادبیات، و به خصوص آثار دراماتیک او، که با تصویرسازی غنی و با علاقه شاعرانه که بعضی اوقات مانند داستان های پری نشان می دهد، یک الهام عمیق، در حالیکه از خواننده تحریک تصویرسازی و احساسات را طلب می کند.»[۲۸] | دراما، شعر، انشا | پرنده آبی |
۱۹۱۲ | ![]() |
گرهارد هاوپتمان | ![]() |
زبان آلمانی | «در درجه اول به خاطر زاینده بودن، تنوع و برجستگی آثار در حوزه هنرهای دراماتیک .»[۲۹] | دراما، رمان | آتلانتیس |
۱۹۱۳ | ![]() |
رابیندرانات تاگور | ![]() |
زبان بنگالی | «به خاطر احساسات عمیقش، اشعار تازه و زیبا، که به وسیله آن با مهارت کامل، اندیشه شعری خودش را ساخت. بیان اشعار انگلیسی بخشی از ادبیات غرب است.»[۳۰] | شعر، رمان، دراما، داستان کوتاه، موسیقی | گیتانجالی |
۱۹۱۴ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۱۵ | ![]() |
رومن رولان | ![]() |
زبان فرانسوی | «به عنوان احترام به آرمانگرایی آثار ادبی او و همدردی و عشق به حقیقت در توصیف اشکال مختلف انسان ها.»[۳۱] | رمان | ژان کریستف، جان شیفته |
۱۹۱۶ | ![]() |
ورنر فون هایدنشتام | ![]() |
زبان سوئدی | «به رسمیت شناختن اهمیت او به عنوان یکی از نمایندگان برجسته ادبیات زمان ما.»[۳۲] | شعر، رمان | سال های زیارت و سرگردانی |
۱۹۱۷ | ![]() |
کارل آدولف گیلروپ | ![]() |
زبان دانمارکی | «به خاطر اشعار غنی و متنوع او که از آرمانگرایی نشأت می گیرد.»[۳۳] | شعر | یک ایده آلیست |
![]() |
هنریک پونتوپیدان | ![]() |
زبان دانمارکی | «برای توصیف معتبر خود از زندگی حال در دانمارک.»[۳۳] | رمان | پیر خوشبخت | |
۱۹۱۸ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۱۹ | ![]() |
کارل اشپیتلر | ![]() |
زبان آلمانی | «در تقدیر از حماسه بزرگ او: بهار المپیک.»[۳۴] | شعر | بهار المپیک |
۱۹۲۰ | ![]() |
کنوت هامسون | ![]() |
زبان نروژی | «به خاطر رمانهایش نگارش رمان حماسی میوههای زمین..»[۳۵] | رمان | گرسنگی، میوههای زمین |
۱۹۲۱ | ![]() |
آناتول فرانس | ![]() |
زبان فرانسوی | «به خاطر به رسمیت شناختن دستاورد های ادبی خیره کننده او، مشخص کردن اصالت سبک نوشتاری، هم دردی عمیق بشری، بخشندگی و خوی یک فرانسوی حقیقی. .»[۳۶] | رمان، شعر | بالتازار |
۱۹۲۲ | ![]() |
خاسینتو بناونته | ![]() |
زبان اسپانیایی | «به خاطر شیوۀ شاد او در ادامه دادن سنت های درخشان نمایشنامه های اسپانیایی.»[۳۷] | دراما | آیین های جذاب |
۱۹۲۳ | ![]() |
ویلیام باتلر ییتس | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر اشعار همیشه الهام بخش او، که در یک فرم هنری عالی روح یک ملت را برای ما بیان می کند.»[۳۸] | شعر | رستم ایرلندی |
۱۹۲۴ | ![]() |
ولادیسلاو ریمونت | ![]() |
زبان لهستانی | «به خاطر حماسه بزرگ ملی او: دهقانان.»[۳۹] | رمان | دهقانان |
۱۹۲۵ | ![]() |
جورج برنارد شاو | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر کارهایش که با ایده آلیسم و بشر دوستی شناخته می شود، این طعنه مهیج را معمولاً با یک شعر زیبای منحصر به فرد تزریق می کند.»[۴۰] | دراما، نقد ادبی | سنت ژان |
۱۹۲۶ | ![]() |
گراتزیا دلدا | ![]() |
زبان ایتالیایی | «به خاطر الهام آرمانگرایی در نوشته هایش با وضوح انعطاف پذیر تصویر زندگی در جزیره بومی اش و همراه با عمق و مقداری همدردی با مشکلات کلی انسانی.»[۴۱] | شعر، رمان | راه خطا، وسوسه |
۱۹۲۷ | ![]() |
آنری برگسون | ![]() |
زبان فرانسوی | «به رسمیت شناختن ایده های غنی و حیات بخش او و مهارت درخشان او که آن ها ارائه می دهند.»[۴۲] | فلسفه | ماده و حافظه |
۱۹۲۸ | ![]() |
زیگرید اوندست | ![]() |
زبان نروژی | «اصولا به خاطر توصیف های قدرتمند او از زندگی شمالی در میانسالی.»[۴۳] | رمان | جنی، دختر گانر |
۱۹۲۹ | ![]() |
توماس مان | ![]() |
زبان آلمانی | «اصولا برای رمان بزرگش زوال یک خاندان و به رسمیت شناخته شدن آن به طور پیوسته به عنوان یکی از کارهای کلاسیک ادبیات معاصر.»[۴۴] | رمان، داستان کوتاه، انشا | مرگ در ونیز، زوال یک خاندان |
۱۹۳۰ | ![]() |
سینکلر لوئیس | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر هنر ترسیمی و شدید او در توصیف، و توانایی های او در شوخی و بذله گویی و خلق کردن اشکال جدیدی از کاراکترها.»[۴۵] | رمان، داستان کوتاه، دراما | المرگنتری |
۱۹۳۱ | ![]() |
اریک آکسل کارلفلدت | ![]() |
زبان سوئدی | «به خاطر اشعار اریک آکسل کارلفلدت»[۴۶] | شعر | شعر مدرن سوئد |
۱۹۳۲ | ![]() |
جان گالزورثی | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر هنر روایت برجسته او، به طوریکه بهترین فرم را برای حماسه فورسایت برمی گزیند.»[۴۷] | رمان | کمدی مدرن، حماسه فورسایت |
۱۹۳۳ | ![]() |
ایوان الکسیویچ بونین | ![]() |
زبان روسی | «به خاطر سخت گیری او در هنر و حمل کردن سنت های کلاسیک روسی در نثر نوشته هایش.»[۴۸] | داستان کوتاه، شعر، رمان | زندگی آرسینیف |
۱۹۳۴ | ![]() |
لوئیجی پیراندلو | ![]() |
زبان ایتالیایی | «به خاطر برجستگی و قوه ابتکار او در احیا هنر منظره و دراماتیک.»[۴۹] | دراما، رمان، داستان کوتاه | انتقام سگ |
۱۹۳۵ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۳۶ | ![]() |
یوجین اونیل | ![]() |
زبان انگلیسی | «برای قدرت، صداقت و احساسات عمیق کارهای دراماتیک او، که یک مفهوم تراژدی مجسم کرد.»[۵۰] | دراما | گوریل پشمالو |
۱۹۳۷ | ![]() |
روژه مارتن دو گار | ![]() |
زبان فرانسوی | «به خاطر قدرت و صداقت هنری که کشمکش های انسانی را از بعضی جهات اساسی زندگی معاصر در دورۀ خانواده تیبو به خوبی نشان می دهد»[۵۱] | رمان | خانواده تیبو |
۱۹۳۸ | ![]() |
پرل باک | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر توصیف غنی و صادقانه از زندگی روستایی در چین و برای زندگینامه های استادانه.»[۵۲] | رمان | نسل اژدها |
۱۹۳۹ | ![]() |
فرانس امیل سیلانپا | ![]() |
زبان فنلاندی | «به خاطر فهم عمیق او از رعایای کشورش و هنر نفیس که راه زندگی آن ها و رابطه آن ها با طبیعت را به تصویر می کشد .»[۵۳] | رمان | مردم در شب تابستانی |
۱۹۴۰ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۴۱ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۴۲ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۴۳ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۴۴ | ![]() |
یوهانس ویلهلم ینسن | ![]() |
زبان دانمارکی | «به خاطر قدرت نادر باروری تصویرسازی اشعارش که از دامنه گسترده و برجسته حس کنجکاوی ذهنی و سبک خلاقانه تشکیل شده است.»[۵۴] | شعر | آسیاب، آفریقا |
۱۹۴۵ | ![]() |
گابریلا میسترال | ![]() |
زبان اسپانیایی | «به خاطر اشعارش که از احساسات قدرتمندش الهام گرفته شده است و نام او را به عنوان نماد آرمان گرایی تمام آمریکای لاتین مطرح می سازد .»[۵۵] | شعر | غزل های مرگ |
۱۹۴۶ | ![]() |
هرمان هسه |
![]() (متولد آلمان) |
زبان آلمانی | «به خاطر نوشته های الهام گرفته شده اش، که با نفوذ و خیرگی رشده کرده است، به طور مثال آرمان های انسان دوستانه کلاسیک و کیفیت بالای سبک.»[۵۶] | رمان، شعر | دمیان |
۱۹۴۷ | ![]() |
آندره ژید | ![]() |
زبان فرانسوی | « به خاطر سهم او و نوشته های منحصر به فرد هنرمندانه اش که در آن مشکلات انسانی و شرایط عشق بی باکِ حقیقت و بینش روانی دقیق ارائه شده است.»[۵۷] | رمان، انشا | مائده های زمینی، در تنگ |
۱۹۴۸ | تی. اس. الیوت | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر سهم برجسته و پیشگام او در شعر امروزی»[۵۸] | شعر | سرزمین هرز | |
۱۹۴۹ | ![]() |
ویلیام فاکنر | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر سهم منحصر بفرد، قدرتمند و هنرمندانه او در رمان مدرن آمریکایی.»[۵۹] | رمان، داستان کوتاه | خشم و هیاهو، گور به گور |
۱۹۵۰ | ![]() |
برتراند راسل | ![]() |
زبان انگلیسی | «به رسمیت شناختن نوشته های متنوع و قابل توجه او که از معیارهای انسان دوستانه و آزادی اندیشه دفاع می کرد.»[۶۰] | فلسفه | تاریخ فلسفه غرب، جنایت های جنگ ویتنام |
۱۹۵۱ | ![]() |
پار لاگرکویست | ![]() |
زبان سوئدی | « برای قدرت هنری استقلال حقیقی ذهن که او تلاش کرد در شعرش پاسخ هایی برای سوال های جاوادان مردم پیدا کند.»[۶۱] | شعر، رمان، داستان کوتاه، دراما | ساحره |
۱۹۵۲ | ![]() |
فرانسوا موریاک | ![]() |
زبان فرانسوی | «برای بینش روحانی او و شدت هنری که در رمان هایش نفوذ زندگی انسانی در درام ر نشان می دهد.»[۶۲] | رمان، داستان کوتاه | برهوت عشق، نامه ای به ایزابل |
۱۹۵۳ | ![]() |
وینستون چرچیل | ![]() |
زبان انگلیسی | «برای توصیف استادانه تاریخی و زندگینامه گرافی و برای فصاحت و بلاغت او در دفاع از ارزش های عالی انسانی.»[۶۳] | تاریخ، انشا | جنگ جهانی دوم |
۱۹۵۴ | ![]() |
ارنست همینگوی | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر استادی در روایت هنرمندانه، که اخیرا در پیرمرد و دریا نشان داد و اعمال نفوذ او در سبک معاصر.»[۶۴] | رمان، داستان کوتاه، فیلمنامه | پیرمرد و دریا، وداع با اسلحه |
۱۹۵۵ | ![]() |
هالدور لاکسنس | ![]() |
زبان ایسلندی | «به خاطر قدرت حماسی زنده او که هنر عالی روایت ایسلند را زنده کرده است.»[۶۵] | رمان، داستان کوتاه، دراما، شعر | فرزندان مستقل، نور جهانی |
۱۹۵۶ | خوآن رامون خیمنس | ![]() |
زبان اسپانیایی | «برای اشعار تغزلی او، که در زبان اسپانیایی به منزله یک مثال از روحی بزرگ و هنری خالصانه است.»[۶۶] | شعر | جاودانگی، من و پلاترو | |
۱۹۵۷ | ![]() |
آلبر کامو | ![]() |
زبان فرانسوی | «برای آثار مهم ادبی او که با روشن بینی و شنیدن دقیق مشکلات وجدان انسانی در زمان ما همراه است»[۶۷] | رمان، داستان کوتاه، دراما، فلسفه، انشا | بیگانه، طاعون |
۱۹۵۸ | ![]() |
بوریس پاسترناک | ![]() |
زبان روسی | «برای موفقیت های مهم او هم در شعر معاصر و هم در زمینه رسوم بزرگ حماسی روسی.»[۶۸] | رمان، شعر، ترجمه | دکتر ژیواگو، بر فراز حصارها |
۱۹۵۹ | ![]() |
سالواتوره کازیمودو | ![]() |
زبان ایتالیایی | «برای شعرهای بزمی او، که با بیان آتشین کلاسیک تجارب تراژیک زندگی زمان ما را بیان می کند.»[۶۹] | شعر | باد کوهستانی (ترانه)[۷۰] |
۱۹۶۰ | ![]() |
سن-ژان پرس | ![]() |
زبان فرانسوی | «برای اوج گرفتن پرواز و احضار کردن تصورات از اشعارش در یک روش رویایی که بازتاب دهنده ی شرایط زمان ماست»[۷۱] | شعر | آناباز |
۱۹۶۱ | ![]() |
ایوو آندریچ | ![]() |
زبان صربی کرواتی[۷۲] | «به خاطر نیروی حماسی با رسم زمینه ها و نشان دادن سرنوشت بشری براساس تاریخ کشور خود.»[۷۲] | رمان، داستان کوتاه | خانمی از سارایوو، پلی بر رودخانه درینا |
۱۹۶۲ | جان استاینبک | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر تصویرسازی و رئالیستیک نوشته هایش، و ترکیب کردن حس طنز دلسوزانه و ادراک اجتماعی حساس.»[۷۳] | رمان، داستان کوتاه، فیلمنامه | خوشه های خشم، موش ها و آدم ها | |
۱۹۶۳ | ![]() |
گیورگوس سفریس | ![]() |
زبان یونانی | «برای اشعار برجسته او، که از یک احساس عمیق نسبت به فرهنگ یونان باستان الهام می گیرد.»[۷۴] | شعر | قبرس تو مرا جادو کرده ای |
۱۹۶۴ | ژان-پل سارتر | ![]() |
زبان فرانسوی | «برای کارهایش که ایده ها را برتری بخشید و فضای داستان هایش را هوای آزادی و جستجوی حقیقت پر کرده است و اعمال نفوذ گسترده در دوران ما.»[۷۵] | رمان، فلسفه، دراما، نقد ادبی، فیلمنامه | تهوع، دیوار | |
۱۹۶۵ | ![]() |
میخائیل شولوخف | ![]() |
زبان روسی | «به خاطر قدرت و صداقت هنری او، در حماسه دن آرام که به زندگی مردم روسیه وجهه ای تاریخی دربیان می دهد.»[۷۶] | رمان | دن آرام، زمین نوآباد |
۱۹۶۶ | ![]() |
شموئل یوسف آگنون | ![]() |
زبان عبری | «به خاطر روایت هنری به شدت خاص و دلایلی از زندگی مردم یهودی.»[۷۷] | رمان، داستان کوتاه | روزهای ترس، یک داستان ساده |
![]() |
نلی زاکس | ![]() |
زبان آلمانی | «به خاطر دراما ها و اشعار برجسته اش و تفسیری قابل لمس در تفسیر سرنوشتاسرائیل.»[۷۷] | شعر، دراما | در خانه های مرگ | |
۱۹۶۷ | میگل آنخل آستوریاس | ![]() |
زبان اسپانیایی | «به پاس دستاوردهای ارزندۀ ادبی او، که ریشه در صفات ملّی و سنت های مردم بومی آمریکای لاتین دارد.»[۷۸] | رمان، شعر | چشمان بازمانده در گور، آقای رئیس جمهور | |
۱۹۶۸ | ![]() |
یاسوناری کاواباتا | ![]() |
زبان ژاپنی | «به خاطر روایت مسلط، جوهرۀ ذهن ژاپنی و حساسیت لحن بیانش.»[۷۹] | رمان، داستان کوتاه | خانه خوبرویان خفته |
۱۹۶۹ | ![]() |
ساموئل بکت | ![]() |
زبان انگلیسی و زبان فرانسوی | «به خاطر نوشته هایش که فرم جدیدی را در رمان ها و نمایشنامه ها به وجود آورد، در زمانی که انسان مدرن از رسیدن به قله ها بازمانده بود.»[۸۰] | رمان، دراما، شعر | در انتظار گودو |
۱۹۷۰ | ![]() |
آلکساندر سولژنیتسین | ![]() |
زبان روسی | «به خاطر نیروی اخلاقی وی، و پیروی از ضروریات سنتی ادبیات روسیه.»[۸۱] | رمان | یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ، مجمع الجزایر گولاگ |
۱۹۷۱ | ![]() |
پابلو نرودا | ![]() |
زبان اسپانیایی | «برای اشعارش که نیروی عنصری زنده برای سرنوشت و رویاهای یک قاره به ارمغان می آورد.»[۸۲] | شعر | خاطرات من |
۱۹۷۲ | ![]() |
هاینریش بل | ![]() |
زبان آلمانی | «به خاطر نوشته هایش که ترکیبی از جهان بینی گستردۀ زمانه ی خود و مهارت حساس او در کاراکترسازی است و به تجدید حیات ادبیات آلمان کمک کرده است .»[۸۳] | رمان، داستان کوتاه | عقاید یک دلقک، بیلیارد در ساعت نه و نیم |
۱۹۷۳ | ![]() |
پاتریک وایت | ![]() |
زبان انگلیسی | «به پاس روایت هنری حماسی و روانشناسانه اش که یک قارۀ جدید را به ادبیات معرفی کرد.»[۸۴] | رمان، داستان کوتاه، دراما | درخت انسان |
۱۹۷۴ | ایویند جانسون | ![]() |
زبان سوئدی | «به خاطر روایت هنرمندانه، اندیشیدن درباره سرانجام سرزمین ها و اعصار و در خدمت آزادی بودن.»[۸۵] | رمان | ایالت نور | |
![]() |
هاری مارتینسون | ![]() |
زبان سوئدی | «به خاطر گرفتن قطره شبنم و بازتاب کیهان در نوشته هایش.»[۸۵] | شعر، رمان، دراما | راه خروج | |
۱۹۷۵ | ![]() |
یوجنیو مونتاله | ![]() |
زبان ایتالیایی | «به پاس اشعار متفاوت او همراه با حساسیت هنرمندانۀ فوق العادۀ او، که تفسیر جدیدی از ارزش انسانی را از دیدگاه متفاوت او به زندگی ارائه می دهد که خالی از توهم است.»[۸۶] | شعر | اقیانوس ها |
۱۹۷۶ | ![]() |
سال بلو | ![]() |
زبان انگلیسی | «برای فهم انسانی و تجزیه دقیق فرهنگ معاصر در کارهایش.»[۸۷] | رمان، داستان کوتاه | هدیه هومبولت، رولشتاین |
۱۹۷۷ | ![]() |
ویسنته آلهایخاندره | ![]() |
زبان اسپانیایی | «به پاس نوشتن اشعار خلاقانه با روشن کردن شرایط بشری جهان و جامعه ی امروزی، که در عین حال نو شدن شعر سنتی اسپانیایی میان دو جنگ را نمایندگی می کند.»[۸۸] | شعر | آوای جنگ |
۱۹۷۸ | ![]() |
ایزاک بشویس سینگر | ![]() |
زبان ییدیش | «به خاطر روایت هنری مهیج او، به همراه ریشه های فرهنگ سنتی لهستانی-یهودی، که شرایط زندگی انسان جهانی را به ارمغان می آورد.»[۸۹] | رمان، داستان کوتاه | جادوگر لوبلین |
۱۹۷۹ | ![]() |
اودیسیاس الیتیس | ![]() |
زبان یونانی | «به خاطر اشعارش، که در برابر پس زمینه های سنتی یونانی است، و قدرت لذات جسمانی و مبارزه مدرن فکری روشن بینانه برای آزادی و خلاقیت را به تصویر می کشد .»[۹۰] | شعر | در خدمت تابستان، رود ارس |
۱۹۸۰ | ![]() |
چسلاو میلوش |
![]() ![]() |
زبان لهستانی | «به پاس روشن بینی غیر قابل انعطاف و به بلند کردن صدای انسانی در درگیری های شدید جهان.»[۹۱] | شعر، انشا | ذهن اسیر |
۱۹۸۱ | ![]() |
الیاس کانتی |
![]() ![]() |
زبان آلمانی | «به خاطر آنکه نوشته هایش با جهان بینی گسترده، ایده پردازی و قدرت هنرمندانه مشخص شده اند.»[۹۲] | رمان، دراما، انشا | کیفر آتش |
۱۹۸۲ | ![]() |
گابریل گارسیا مارکز | ![]() |
زبان اسپانیایی | «به خاطر رمان ها و داستان های کوتاهش، که در آن جهان واقع گرایانه و رئالیستی در یک جهان پرشده از تصویرهای خیالی به همی می پیوندند که بازتاب دهنده زندگی و درگیری های یک قارّه است.»[۹۳] | رمان، داستان کوتاه، فیلمنامه | صد سال تنهایی، عشق سال های وبا |
۱۹۸۳ | ![]() |
ویلیام گلدینگ | ![]() |
زبان انگلیسی | « به خاطر رمان هایش که با روشن بینی از روایت هنری واقع گرایانه و تنوع و جهان شمولی افسانه ها شرایط انسان امروزی را توضیح می دهد .»[۹۴] | رمان، شعر، دراما | سالار مگس ها |
۱۹۸۴ | ![]() |
یاروسلاو سایفرت | ![]() |
زبان چکی | «به پاس اشعارش که با تازگی ارائه شده است و نوآوری هایی که تصویری آزاد از روح سرکش و همه کاره انسان تأمین می کند .»[۹۵] | شعر | کنسرت در جزیره |
۱۹۸۵ | ![]() |
کلود سیمون | ![]() |
زبان فرانسوی | «به خاطر آنکه رمان هایش شامل خلاقیت های شاعرانه و تصویرگرایانه با یک آگاهی عمیق از تصویر شرایط انسانی است.»[۹۶] | رمان | جاده فلاندر |
۱۹۸۶ | ![]() |
وله سوینکا | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر چشم انداز گسترده فرهنگی اش و روش های وجودی دراما با لحن شاعرانه اش.»[۹۷] | دراما، رمان، شعر | فصل بی هنجاری |
۱۹۸۷ | ![]() |
جوزف برودسکی |
![]() ![]() |
زبان انگلیسی و زبان روسی | «برای تألیف های فراگیرش، آغشته با وضوح فکر و شدت شاعرانه.»[۹۸] | شعر | کمتر از یک |
۱۹۸۸ | ![]() |
نجیب محفوظ | ![]() |
زبان عربی | « به پاس بالابردن دقت در نکته های ظریف و بینایی رئالیستی که به طرز تحریک آمیزی مبهم است و استفاده از فرم روایت عربی که قابل استناد برای تمامی نوع بشر است.»[۹۹] | رمان | بچههای محله ما، کوچه ی مدق |
۱۹۸۹ | ![]() |
کامیلو خوزه سلا | ![]() |
زبان اسپانیایی | «به پاس نثر غنی او، که با جلوگیری کردن از لحن ترحم آمیز چشم اندازی از آسیب پذیری انسان را ارائه می دهد.»[۱۰۰] | رمان، داستان کوتاه | خانواده پاسکوال دو آرته |
۱۹۹۰ | ![]() |
اکتاویو پاز | ![]() |
زبان اسپانیایی | «به پاس نیم قرن تلاش در زمینه شعر و ادبیات مکزیک.»[۱۰۱] | شعر، انشا | درختی در درون |
۱۹۹۱ | نادین گوردیمر | ![]() |
زبان انگلیسی | «برای آنکه طبق گفتۀ آلفرد نوبل نوشته هایش در زمینه حماسی باشکوه است و همچنین به خاطر آنکه نوشته هایش به نفع حقوق انسان ها است.»[۱۰۲] | رمان، داستان کوتاه، انشا | محافظه کار، خانواده ژوئیه | |
۱۹۹۲ | ![]() |
درک والکوت | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر درخشندگی فوق العاده ی آثار شاعرانه اش و پایداری یک چشم انداز تاریخی که حاصل یک تعهد چند فرهنگی است.»[۱۰۳] | شعر | شارلاتان |
۱۹۹۳ | ![]() |
تونی موریسون | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر آن که رمان هایش با اجازه دادن به رویا پردازی و اصطلاحات شاعرانه یک جنبه ضروری از واقعیت آمریکایی را به زندگی می دهد.»[۱۰۴] | رمان | یک بخشش، دلبند |
۱۹۹۴ | ![]() |
کنزابورو اوئه | ![]() |
زبان ژاپنی | «به خاطر ساختن جهانی ذهنی که در آن واقعیت و افسانه ها در هم می آمیزند تا تصویری از ناراحتی های مخمصه های امروزی انسان ارائه بدهد.»[۱۰۵] | رمان، داستان کوتاه | شیکو |
۱۹۹۵ | ![]() |
شیموس هینی | ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر زیبایی و عمق اخلاقی اشعارش که معجزات و زندگی گذشته را نمایش می دهد.»[۱۰۶] | شعر | چراغ برق |
۱۹۹۶ | ![]() |
ویسواوا شیمبورسکا | ![]() |
زبان لهستانی | «به خاطر نکته بینی شعرهایش که به جریان های تاریخی و زیست شناسی اجازه می دهد تا وارد شوند و قطعات واقعیات انسانی را کنار هم بچینند.»[۱۰۷] | شعر | مردم روی پل |
۱۹۹۷ | ![]() |
داریو فو | ![]() |
زبان ایتالیایی | «به خاطر شبیه سازی قدرت مشکلات میانسالی و حمایت او از کرامت های از بین رفته.»[۱۰۸] | دراما | مرگ تصادفی یک آنارشیست |
۱۹۹۸ | ![]() |
ژوزه ساراماگو | ![]() |
زبان پرتغالی | «به خاطر در آمیختن تمثیل های پایدار با تخیل،همدردی و تکرار توانایی های ما در برابر دریافتن حقیقت.»[۱۰۹] | رمان، دراما، شعر | همه نام ها، کوری |
۱۹۹۹ | ![]() |
گونتر گراس | ![]() |
زبان آلمانی | «به خاطر به تصویر کشیدن افسانه های شاد و سیاه که در گذر تاریخ به دست فراموشی سپرده شده بودند.»[۱۱۰] | رمان، دراما، شعر | طبل حلبی، موش و گربه |
۲۰۰۰ | ![]() |
گائو شینگجیان |
![]() |
زبانهای چینی | «به خاطر اعتبار جهانی آثارش، دیدگاه تلخ و خلاقیت های زبانی، که راه را برای رمان ها و درام های چینی باز کرده است.»[۱۱۱] | رمان، دراما، نقد ادبی | کوهسار جان |
۲۰۰۱ | ![]() |
وی. اس. نایپل |
![]() ![]() |
زبان انگلیسی | «به خاطر داشتن وحدت روایت و بررسی فسادناپذیر در کارهایش که ما را وادار می کند تا حضور تاریخی سرکوب را مشاهده کنیم.»[۱۱۲] | رمان، انشا | خانه ای برای آقای بیسواس، انتخابات الیویرا |
۲۰۰۲ | ایمره کرتس | ![]() |
زبان مجاری | «برای استفاده از تجربه شخصی شکننده اش در برابر استبداد وحشیانه تاریخی در نوشته هایش.»[۱۱۳] | رمان | بی سرنوشت | |
۲۰۰۳ | جان ماکسول کوتسی | ![]() |
زبان انگلیسی | «کسی که صورت های بی حد و حصر مشارکت های خارجی شگفت آور را نمایش می دهد.»[۱۱۴] | رمان، انشا، ترجمه | سرزمین های گرگ و میش، در انتظار بربرها | |
۲۰۰۴ | ![]() |
الفریده یلینک | ![]() |
زبان آلمانی | «برای جریان موسیقی صدا و ضدصدا در رمان ها و نمایشنامه هایش که تعصب زبانی و پوچی کلیشه های جامعه و قدرت تسلیم نمایش می دهد.»[۱۱۵] | رمان، دراما | پیانیست |
۲۰۰۵ | ![]() |
هارولد پینتر | ![]() |
زبان انگلیسی | « کسی که در نمایشنامه هایش پرتگاه های پشت پرگویی های روزانه را کشف کرده است و توانسته است به اتاق های بسته ظلم و ستم وارد شود.»[۱۱۶] | دراما | خیانت، کلکسیون |
۲۰۰۶ | ![]() |
اورهان پاموک | ![]() |
زبان ترکی استانبولی | «کسی که به جستجوی روح افسرده شهر مادری اش رفت، نمادهای جدیدی از برخورد و بافت فرهنگی کشف کرد.»[۱۱۷] | رمان، فیلمنامه، انشا | نام من سرخ |
۲۰۰۷ | ![]() |
دوریس لسینگ | ![]() |
زبان انگلیسی | «حماسه گرایی با تجربه های زنانه، که با شک گرایی، آتش و قدرت رویا همراه بودو موضوع قرار گرفتن بررسی تمدن ها.»[۱۱۸] | رمان، دراما، شعر، داستان کوتاه | تروریست دوست داشتنی |
۲۰۰۸ | ![]() |
ژان-ماری گوستاو لو کلزیو |
![]() ![]() |
زبان فرانسوی | «نوشتن از خروج های جدید، ماجراجویی های شاعرانه و وجد نفسانی، جستجوگر فراانسانی.»[۱۱۹] | رمان، داستان کوتاه، انشا، ترجمه | بیابان |
۲۰۰۹ | ![]() |
هرتا مولر |
![]() ![]() |
زبان آلمانی | «تمرکز بر شعر و نثر ساده دورنمای زندگی کسانی را که زندگی شان مصادره شده به تصویر کشیدهاست.»[۱۲۰] | رمان، شعر | سرزمین گوجه های سبز |
۲۰۱۰ | ![]() |
ماریو بارگاس یوسا |
![]() ![]() |
زبان اسپانیایی | «برای نمایش ساختار قدرت و تصویرهای بُرّنده از مقاومتها، شورشها و شکستهای فردی".[۱۲۱] | رمان، داستان کوتاه، انشا، دراما | سور بز، جنگ آخرالزمان |
۲۰۱۱ | ![]() |
توماس ترانسترومر | ![]() |
زبان سوئدی | «برای، ایجاز نویسی، تصویر شفاف، و ارائهٔ تازهای از دسترسی واقعیت به ما".[۱۲۲] | شعر، ترجمه | مجمع الجزایر رویا |
۲۰۱۲ | ![]() |
مو یان | ![]() |
زبانهای چینی | «کسی که با رئالیسم توهم زا توانست داستانهای عامیانه، تاریخی و معاصر را ادغام کند".[۱۲۳] | رمان، داستان کوتاه | جمهوری شراب |
۲۰۱۳ | ![]() |
آلیس مونرو | ![]() |
زبان انگلیسی | "استاد داستان کوتاه نویسی معاصر" | داستان کوتاه | زندگی عزیز |
۲۰۱۴ | ![]() |
پاتریک مودیانو | ![]() |
زبان فرانسوی | "به خاطر هنر حافظه که با برانگیختن سرنوشت انسانی غیرقابل فهم و کشف زندگی در جهان از طریق شغل" | رمان | خیابان بوتیک های تاریک |
۲۰۱۵ | ![]() |
اسوتلانا الکسیویچ | ![]() |
زبان روسی | "به خاطر نوشته های چندصدایی اش، و یادبود رنج ها و شجاعت ها در زمانه ی ما" | تاریخ، انشا | صداهای شوروی از جنگ افغانستان، چهره غیرزنانه جنگ |
۹۴/۰۸/۲۲