درام و نمایش

در فرانسه و در قرن 18 میلادی معنی خاصی به مفهوم کلی درام افزوده شد و این معنی تا امروز اشکال گوناگونی یافته است، به این معنی درام، نوعی خاص از درام به مفهوم کلی است و این نوع از آنجا ناشی شد که شکل منظوم و مصنوعی تراژدیها و کمدیهای کلاسیک فرانسوی در قرن 18م جای خود را به نثر ساده و آزاد داده و مسائل عادی زندگی جایگزین موضوعهای والا و بلند تراژدیهای کلاسیک شد و در نتیجه، نمایشنامههایی به وجود آمد که نه با اصول معمول تراژدی مطابقت داشت نه با قرارهای مرسوم کمدی. کوشش در نمایاندن شکل عادی زندگی سبب شد که نکات غم انگیز و خنده آور در کنار هم قرار گیرند. همین شیوه بود که بسط و ادامه یافت و به ایجاد درامهای رئالیستی اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 مانند نمایشنامههای ایبسن و چخوف منجر گردید. در این درامها دوش به دوش نکات غم انگیز و خنده آور، مسائلی مطرح میشد که نه غم انگیز بود و نه خنده آور و میزان خنده و گریه و مسائل معمولی و پست و بلند در این درامها بیش و کم به نسبت وجود آنها در زندگی بود. (دهخدا، ذیل واژه درام.)
امروزه عموماً واژههای درام و نمایش، همین طور دراماتیک و نمایشی را به یک معنا به کار میبرند. با این حال باید به تفاوتهای ظریف آنها واقف بود. واژه دراماتیک[1] به هر چیزی اطلاق میشود که به تئاتر مربوط باشد، یا برای تئاتر باشد، یا منشأ آن از تئاتر باشد؛ مثل اثر دراماتیک، سبک دراماتیک و... ؛ اما واژه نمایش همه آنچه را که واژه دراماتیک القا میکند، شامل نمیشود.
«اصولاً نمایش در فارسی، مفهوم وسیعتری دارد. در فارسی هر چیزی را که به معرض تماشا گذارده میشود، با نمایش بیان میکنند؛ مثلاً رقص، آواز یا عملیات اکروباتیک راهم نمایش میگویند و ترکیباتی مثل نمایشگاه که در برابر Exposition به کار میرود. این، وسعت مفهوم کلمه را نشان میدهد، در حالی که درام حالت اختصاصیتری دارد و صرفاً به تئاتر تعلق دارد». (همدانی، 1353-1354، مبحث تعاریف).
با این اوصاف و با چشم پوشی از اختلاف نظرهایی که پژوهشگران بر سر واژه دراماتیک و نمایش دارند، مراد از عناصر دراماتیک ادبیات نمایشی در این پژوهش، همانطور که در فصل اول گذشت، عناصری است که اثر ادبی را جالب توجه، مهیج، متحرک و نمایشی میسازند. بر این اساس اصلیترین تفاوت یک اثر دراماتیک با یک اثر غیردراماتیک در نمایشی و تصویری بودن، داشتن حرکات و وجود عنصر داستان در اثر مورد نظر است؛ به عبارت دیگر عناصری که به خواننده یاری دهد تا شخصیتها، وقایع و... را آنگونه که هست، در ذهن خود مجسم سازد. حنیف، 1389، ص 12).