عصر نویسنده

من نه روزم، نه شب، من می‌خواهم عصر باشم تا آدم‌ها در من عصرانه بخورند

عصر نویسنده

من نه روزم، نه شب، من می‌خواهم عصر باشم تا آدم‌ها در من عصرانه بخورند

عصر نویسنده
آخرین نظرات

یک حبه نقد

جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۴۷ ق.ظ

نگاهب کوتاه بر فیلم یک حبه قند

یکی از شاخصه‌های نقد اجتماعی بررسی فرهنگ در ژانرهای گوناگون فیلم است که میرکریمی  در فیلم یک حبه قند تلاش نموده است با به تصویر کشیدن یک خانواده اصیل و سنتی ایرانی نمودی از فرهنگ  و آداب و رسوم بخشی از ایران را به تصویر بکشد، استفاده مناسب از إلمان‌های فرهنگی از جمله: ملودی سنتی ایرانی، لهجه یزدی، گریم‌ها و طراحی لباس سنتی (حتی استفاده از النگو و گردنبند برای بازیگران)، دکور و لوکیشن سنتی با طاق نصرت و پنج‌دری‌ با شیشه‌های رنگی، بادگیر، پنکه سقفی، تلنبه آب و حتی استفاده از ماشین‌های وانت و پراید تا حد بسیار زیادی فیلم‌ساز را به این هدف نزدیک کرده است.از سوی دیگر استفاده از پتانسیل قوی عروسی و عزا به عنوان دو سنت ریشه‌ای که ظرفیت بسیار زیادی در نمایشی کردن آداب و رسوم و فرهنگ مردم دارند، ظرفیت داستان برای پرداختن فیلمساز به این موضوع را دو چندان کرده است. مراسم‌های آئینی هم‌چون قندشکنون، سینی برون، اعلام فوت از پشت‌بام خانه در کنار استفاده از ضرب‌المثل‌ها، استفاده از ظروف و غذاهای سنتی گواه این مدعاست.

انتخاب بازیگرانی توانمند از جمله نگار جواهریان و رضا کیانیان که از عهده بازی در نقش خود به خوبی برآمده‌اند؛ در کنار دکوپاژ و تدوین مناسب کمک بسیاری در قوت اثر داشته است. از دیگر نقاط قوت این کار می‌توان به فضاسازی‌های مناسب اشاره کرد. در نیمه اول فیلم، فضا و اتمسفر کلی داستان با موضوع جشن و عروسی هم‌خوانی دارد. نماهای شاد، در کنار ضرب‌آهنگ سریع و نورپردازی روشن، حس جشن و شادی را به مخاطب به خوبی القا می‌کند و در ادامه تم کلی سیاه با قطعی برق و آشفتگی بازیگران حس مرگ و عزا را به مخاطب تزریق می‌کند.

از نقاط ضعف این اثر عدم پرداخت مناسب به داستان‌های فرعی است. مخاطب اشاره‌ای کوتاه به داستان نسخه‌خطی‌ها را می‌بیند و از چند و چون قضیه باخبر نمی‌شود، داستان پسند و قاسم به ذهن مخاطب واگذار می‌شود و داستان مرضیه و پسرخاله‌اش در حد اشاره‌ای باقی می‌ماند. این داستان‌های فرعی نامشخص در کنار شخصیت‌پردازی نامناسب بازیگران تا حد زیادی اثر را از ملاک‌‌های قوت دور می‌کند. ما در این فیلم روحانی‌ای را می‌بینیم که با هیچ‌یک از ملاک‌های روحانی خوب یا بد هم‌خوانی ندارد؛ فردی که از صلوات‌شمار تنها برای شمارش تعداد مهمان‌های خانه استفاده می‌کند و نیز زن‌دایی که مشخص نیست آیا گوش‌هایش سنگین است یا آلزایمر دارد، آیا شوهرش را فراموش کرده یا او را به یاد دارد؟! آیا از مرگ همسرش باخبر نمی‌شود؟! و اگر می‌شود چرا هیچ أکتی انجام نمی‌دهد؟! البته می‌توان گفت حجم بالای استفاده از کاراکترهای گوناگون تا حد زیادی فیلم‌ساز را از شخصیت‌پردازی مناسب برای تک‌تک کاراکترها دور کرده است، اما شخصیت پسندیده نیز از اول تا آخر فیلم با آشفتگی نامعلوم همراه است که می‌توان گفت از ویژگی‌های بازی نگار جواهریان است.

میرکریمی سعی کرده است در یک حبه قند تصویری از فرهنگ و آداب و رسوم خانواده سنتی ایرانی را به تصویر کشد و این که تا چه حد به این مهم دست یافته است قابل تأمل است.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">