گریه بر کودکی که نیست
خوانشی متفاوت از داستان "یک موضوع موقت" با رویکرد نقد روانکاوانه
"یک موضوع موقت" روایت کوتاهی است از زندگی شبا و شوکمار، زن و شوهر جوانی که فرزندشان شش ماه پیش مرده به دنیا آمده و رنج از دست دادن فرزند، باعث سردی رابطه ایشان شده و رونق و طراوت گذشته از زندگی شان رخت بربسته است. این دو، زندگی یکنواخت و کسل کننده ای را می گذرانند و تلاش میکنند تا از یکدیگر و دوستانشان بگریزند و حتی در مقابل هم دیده نشوند. این روند ادامه دارد و شبا وقت خود را با کار (ویراستاری) پر می کند و شوکمار به بهانه نوشتن پایان نامه اش در خانه مانده است. تا اینکه اداره برق، اطلاعیهای با یک موضوع موقت، مبنی بر خاموشی شبانه ناشی از تعمیر اختلال سیم برق را برای ایشان میفرستد و ایشان 5 شب و به مدت 1 ساعت برق نخواهند داشت.